سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس نیکو بپرسد، بداند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :5
کل بازدید :49254
تعداد کل یاداشته ها : 65
103/1/10
2:2 ص

حضرت امام خمینی (ره) : «بالاترین چیزی که دشمنان کشورهای مستضعف و کشور اسلامی انگشت رویش  گذاشته اند، دانشگاه است. برای اینکه آنها خوب می دانند که اگر دانشگاه در خدمت آنها باشد، یعنی همه کشور در خدمت آنهاست. دانشگاه است که امور کشور را اداره می کند. دانشگاه است که نسل آینده و حاضر را تربیت می کند و اگر چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهای شرق و غرب باشد، کشور نیز در اختیار آنهاست.»

هم چنین مقام معظم رهبری می فرمایند : «در آینده ای نه چندان دور، در بین اسناد محرمانه دستگاه های جاسوسی خواهید یافت و خواهید خواند که عوامل دشمن روی دانشگاه های ما چگونه کار می کنند. دشمن خیلی فعال است چون اهمیت دانشگاه را می داند. »

در این مقاله سعی می شود تا با ارئه مستندات موجود، به نقشی که از سوی دستگاه استکبار جهانی و استحاله طلبان داخلی برای دانشجویان ایرانی در جهت براندازی نرم نظام درنظر گرفته شده است، پرداخته و به مصداق های آن نیز اشاره گردد.

ناگفته پیداست که بدخواهان غوغازیست هستند و بروز تحرکات چند ساله این جریان ها نیز نشانگر حرکت آنان بر مدار "رادیکالیسم بی منطق " است.

دانشجویان در پژوهش بنگاه رند – وابسته به پنتاگون-

یکی از مؤسساتی که در امریکا عهدهدار نظریهپردازی در زمینه مبارزه با اسلام است، مؤسسه رند میباشد. پژوهشگران این مؤسسه که به عنوان مرکز سیاست عمومی خاورمیانه (RAND Center for Middle East (Public Policy معرفی شده است، در پی یافتن راه هایی برای ایجاد تغییرات اساسی در کشورهای خاورمیانه (و به خصوص مسلمان) از طریق به راه انداختن تحولات اجتماعی و فرهنگی در سطح جامعه هستند که نام «سیاست عمومی» به همین هدف اشاره دارد.

چهار نفر از این محققان در سال 2007 کتابی را منتشر کردند به نام «ایجاد شبکه هایی از مسلمانان میانه رو» (Building Moderate Muslim Networks). این تحقیق 10 فصلی، با بودجه بنیاد اسمیت ریچاردسون (Smith Richardson Foundation) انجام شده است. این بنیاد که برژینسکی در راس هیأت امنای آن است، مربوط به یکی از ثروتمندترین خانواده های امریکاست که پشتیبانی مالی مؤسسات محافظه کاران را برعهده دارد؛ مؤسساتی همچون مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل، مؤسسه اقدام امریکایی، مؤسسه بروکینگز، شرکت رند، خانه آزادی، و شورای روابط خارجی.

این کتاب در حقیقت نقشه راه براندازی نرم در کشورهای مسلمان خاورمیانه است.

نگاه کلی نویسندگان آن است که ایالات متحده برای مقابله با تهدید جوامع اسلامی باید همچون دوران جنگ سرد به شبکه سازی از عناصر میانه رو روی آورد.

این پژوهش در ابتدا به بررسی تجربه امریکا در دوران جنگ سرد پرداخته و آن را با وضعیت فعلی جهان اسلام مورد مقایسه قرار داده است.

در این پژوهش آمده است که یکی از گروه ها و نهادهای مورد توجه امریکا در شبکه سازی علیه کمونیسم بلوک شرق، سازمان ها و نهادهای دانشجویی نیز بوده اند. در واقع اقدامات امریکا در حمایت از گروه های جوان بویژه دانشجویان در مقابل تلاش های شوروی در سازماندهی و جذب جوانان در قالب سازمان های گوناگون انجام می شد. امریکا در تلاش بود تا با ایجاد نهادهایی همچون فدراسیون جهانی جوانان دموکراتیک و اتحادیه بین الملل دانشجویان -که به ظاهر توسط سازمان ملل ایجاد شده بودند جوانان را از آفریقا، آسیا و اروپا برای فعالیت های گوناگون خود جذب کند.

تمامی بودجه مورد نظر برای چنین فعالیت هایی چه برای برگزاری کنفرانس های متعدد و چه برای سازماندهی گروه های دانشجویی توسط دولت امریکا تأمین می شد و مقام های امریکایی بودند که مشخص می کردند بودجه موردنظر چگونه باید صرف شود.

نویسندگان این پروژه تأکید می کنند، درس هایی که ایالات متحده از تجربه دوران جنگ سرد فراگرفته است می تواند در ایجاد شبکه های دموکراسی طلب در جهان اسلام مؤثر باشد. برخی از مهم ترین این تجارب عبارتند از :

تدافعی بودن اقدامات امریکا در شبکه سازی؛

حفظ اعتبار گروه های مورد حمایت از خارج و محرمانه باقی ماندن ارتباط آنها با دولت امریکا؛

<!--[چگونگی گسترش یک ائتلاف؛ به منظور گسترش شبکه های مورد حمایت امریکا، سازمان ها و گروه های مورد حمایت این شبکه ها به طیف گسترده ای از فعالان سیاسی اجازه ورود می دانند.

اجتناب از مداخله در موضوعات ایدئولوژیک داخلی.

در نهایت از دیدگاه نویسندگان این نوشتار، فعالیت های شبکه سازی امریکا و متحدان غربی اش بعنوان یکی از عوامل پیروزی بلوک غرب در جنگ سرد تلقی می شود.

به نظر نویسندگان این پژوهش، فعالیت های شبکه سازی گروه های میانه رو در جوامع مسلمان باید سه سطح را شامل شود :

تقویت شبکه های موجود؛

شناسایی شبکه های بالقوه و فراهم کردن زمینه رشد آنها؛

<!--پرورش شرایط و فضای تساهل مورد نیاز جهت رشد شبکه ها.

در این پژوهش آمده است که بخش مهمی از تلاش های امریکا برای شبکه سازی در کنار دیپلماسی عمومی و سیاست ارتباطات استراتژیک، شناسایی شرکاء و مخاطبان اصلی در جوامع موردنظر است.

براساس مباحث مطرح شده، یکی از شرکای عمده امریکا در جهان اسلام، دانشگاهیان و روشنفکران مسلمان لیبرال و سکولار هستند. لیبرال ها به طور عمده به دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی گرایش دارند، زیرا در آنجا می توانند افکار خود را بسط دهند. در صورتی که در نظر بگیریم شبکه های لیبرال و روشنفکران میانه رو در جهان اسلام وجود دارند، این بخش می تواند سنگ بنای اولیه شبکه ای بین المللی از مسلمانان میانه رو باشد.

این دسته که یکی از پنج گروه موردنظر ایالات متحده برای شبکه سازی در جهان اسلام هستند، باید حول برنامه های آموزشی زیر سازماندهی گردند :

<!--ارزش های دموکراتیک؛

<!--رسانه ها جهت پخش اطلاعات در سراسر جهان اسلام؛

<!--برابری جنسیتی؛

<!--هواداری سیاسی.

دانشجویان در جلسات اپوزیسیون و کارگزاران براندازی نرم

متأسفانه هرچه از سال های 64 و 65 به بعد، به سمت سال های پس از پایان جنگ می رویم، شاهد بسط و نفوذ یک جریان خطرناک انحرافی در دانشگاه ها و به تبع آن در جنبش دانشجویی هستیم. این جریان که در حقیقت یک جریان غربگرای نوین است، درصدد ترویج مفاهیم تمدن غرب همچون سکولاریزم، لیبرالیزم و پلورالیزم در قالب و ظاهری اسلامی می باشد.

این جریان در فاصله سال های 80-75، تحت تأثیر عوامل سیاسی خارج از جنبش دانشجویی و دانشگاه و با استفاده از شرایط سیاسی-اجتماعی جدید کشور، رشد کرد و در وقوع حوادثی همچون جریانات کوی دانشگاه تهران و آشوب های خیابانی آن سال ها، نقش فعالی داشت. از مشخصات این جریان، ایجاد تردید و شبهه افکنی در ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی و نفی موفقیت های انقلاب است که قصد بازگشت و ارتجاع به جریان روشنفکری نسل اولیه را دارد.

جرج سوروس؛ طراح و حامی مالی کودتاهای مخملی در کشورهای مختلف جهان، طی سخنانی در شامگاه 11 سپتامبر 2009 در سالن اجتماعات هتل بین المللی ترامپ نیویورک و در جمع مدیران و فعالان تعدادی از سازمان های غیردولتی امریکا ضمن بیان  اهداف مؤسسه تحت ریاستش اظهار داشت : "در ملاقاتی که روز سه شنبه 14 سپتامبر 2006 با محمد خاتمی؛ رئیس جمهور سابق ایران داشتم، به او گفتم، آنان هنوز فاقد گروه های سازماندهی شده برای پشتیبانی از یک انقلاب براندازی هستند."

سوروس سپس به اظهارات خاتمی اشاره کرد و گفت : "خاتمی در این جلسه به من گفت که کلید قفل بسته شده سیاست در ایران تنها و تنها فشارهای اجتماعی و کمپیین های وابسته به جنبش های دانشجویی، کارگری و زنان است که باید خواسته های گروهی و شعار تغییر را از درون دفاتر در بسته خود به سطح معابر عمومی منتقل کنند."

اعترافات اپوزیسیون دانشجونما

استراتژیست های بحران زایی و اغتشاش آفرینی این جبهه، استفاده از پتانسیل دانشگاه ها را بهترین مجال برای فتنه افروزی در فضای امن اجتماعی دانسته و تنها راه برای امتیازگیری سیاسی از نظام را همین فرصت می دانند. اساساً بر همین مبنا جریان دوم خرداد تئوری فشار از پائین را از کانال دانشگاه تعریف نمود تا چانه زنی با قدرت را با هوچی گری و فشار اجتماعی آسان تر دنبال کند.

چندی پس از انتشار نشریات موهن چهارگانه دانشگاه امیرکبیر در سال 85، بابک زمانیان مسئول روابط عمومی انجمن منحل شده امیرکبیر به مسائلی اعتراف کرد که خود مؤید ارتباط تنگاتنگ برخی داعیان روشنفکری و سردمداران جنبش دانشجویی با بیگانگان بود. به گزارش کیهان، وی در اعترافات خود در بازداشتگاه نیروی انتظامی اعلام کرد که با عوامل سازمان منافقین در ارتباط بوده است.

وی هم چنین از مأموریت خود و اعضای طیف تحکیم وحدت برای انجام یک عملیات انتحاری در کشور و سپس انداختن مسئولیت آن به گردن نیروهای حزب اللهی خبر داد و اعلام کرد که این نقشه مؤسسه هیفوس هلند سازمان اروپایی وابسته به دولت امریکا با مدیریت الیزابت چنی؛ فرزند دیگ چنی؛ معاون جرج بوش با هدف ایجاد تشنج و برهم زدن فضای دانشگاه های ایران اجرا می شود.

عبداله مؤمنی؛ دبیر سابق تشکیلات غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت در جلسه چهارم دادگاه متهمان اغتشاشات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، ضمن پذیرش اتهامات و غیرقابل دفاع دانستن کارنامه خود، در خصوص روند استحاله دفتر تحکیم و تغییر رویکرد این مجموعه از حرکت درون نظام به تقابل و خروج از نظام گفت: "عدول از اصول و فقدان مرزبندی شفاف و اصولی میان دفتر تحکیم وحدت با گروه های التقاطی و تأثیرپذیری از گروهک هایی چون منافقین و مارکسیست ها و جریانات اپوزیسیون داخلی موجب استحاله دفتر تحکیم وحدت شد."

این متهم به براندازی ادامه داد : "نقش آفرینی گروه های اصلاح طلب در فعالیت های دفتر تحکیم وحدت، استقلال این دفتر را مورد خدشه قرار داد و این تشکیلات به مناسب ترین محمل برای مخالفین و معاندین با نظام تبدیل شد و تغییر آرم دفتر که مزین به تصویر بنیانگذار جمهوری اسلامی بود آغازی برای انحراف مجموعه و رفتن به سوی مقابله با نظام شد."

وی از دیگر موارد استحاله دفتر تحکیم وحدت را استفاده ابزاری جریانات سیاسی داخل کشور از این تشکل غیرقانونی دانشجویی عنوان کرد و گفت : "نه تنها جریان ضدانقلاب بلکه اپوزیسیون داخل کشور نیز با هدف امتیازگیری از نظام برای رسیدن به قدرت اعمال فشار بر حاکمیت تلاش داشت از ظرفیت دانشجویی بهره ببرد که این مسئله را از طریق دفتر تحکیم وحدت پیگیری می کردند."

این چهره شاخص تشکل غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه اصلاح طلبان زمینه رادیکالیزه شدن تشکل متبوعش را فراهم کرده بودند، اظهار داشت : "تمرکز اصلاح طلبان روی دفتر تحکیم وحدت برای پیشبرد ایده فشار از پایین برای امکان چانه زنی و امتیازگیری در بالا صورت می گرفت که در جریان تحصن مجلس ششمی ها، اصلاح طلبان خواستار تحرکات دانشگاه ها برای فضاسازی علیه شورای نگهبان بودند."

(ع.م.ر) در خصوص سفر خود به آلمان برای آموزش براندازی نرم همراه با سه فعال دانشجویی دیگر توضیح داد : "با تعدادی از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکیم با هدف شرکت در کلاس های آموزشی به مدت یک هفته به آلمان رفتیم که همه هزینه آن توسط امریکا و تحت پوشش یک نهاد حقوق بشری تأمین شده بود."

دانشجویان در محافل داخلی تجدیدنظرطلبان افراطی

در دوره حاکمیت اصلاح طلبان، این پروژه در جمهوری اسلامی ایران به صورت جدی کلید خورد تا گروهی از عناصر خودفروخته و وابسته، اقدام به سربازگیری از دانشگاه های کشور نمایند. در پروژه ای که حلقه کیان طراحی نموده بود، مأموریت عبور از میدان مین و خطوط قرمز به عهده جنبش به اصطلاح دانشجویی گذاشته شد تا جنبشی که خاستگاه و فلسفه وجودی آن با عدالتخواهی، استکبارستیزی و استقلال محوری تعریف شده است، به ابزاری در جهت تحقق و اجرای سناریوی دشمن تبدیل گردد. ثمره این سرمایه گذاری در آشوب های شبه دانشجویی 18 تیر 1378 خود را به خوبی نشان داد و عناصر فریب خورده ای چون علی افشاری، اکبر عطری، احمد باطبی، عبدالله مؤمنی، امیرعباس فخرآور، سعید رضوی فقیه و ... بعنوان پیشقراولان جنبش دانشجویی معرفی گردیدند.


  
  
   1   2   3      >