نکته اول:
در جنگ نرم چه کسانی باید به میدان بیایند؟
امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است، لیکن جنگ نرم - که دیدم همین تعبیر «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدللَّه به این نکات توجه دارید؛ این خیلى براى ما مایهى خوشحالى است خوب، حالا در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟ قدر مسلّم نخبگان فکرىاند. یعنى شما افسران جوانِ جبههى مقابلهى با جنگ نرمید.
اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلىتان ، فکرىتان ، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید؛ لیکن هدف مشخص است: هدف، دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى است در مقابلهى با یک حرکت همهجانب هى متکى به زور و تزویر و پول و امکانات عظیم پیشرفته ى علمىِ رسانهاى . باید با این جریان شیطانىِ خطرناک مقابله شود.
نکته دوم:
افسران و فرماندهان جبهه مبارزه با جنگ نرم
... به آنها(دانشجویان) گفتم که ما با جنگ نرم، با مبارزهى نرم از سوى دشمن مواجهیم، که البته خود جوانها هم همین را هى گفتند؛ مکرر قبل از اینکه بنده بگویم، آنها هم هى گفتند و همه این را میدانستند. آنى که من اضافه کردم این بود که گفتم: در این جنگ نرم، شما جوانهاى دانشجو، افسران جوان این جبههاید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهاى بزرگ، چون آنها طراحىهاى کلان را میکنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست مىبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مىآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مىبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.
خوب، با این تعریف، استاد دانشگاه چه رتبهاى دارد؟ اگر در زمینههاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى، مسائل کشور، آن چیزهائى که به چشم باز، به بصیرت کافى احتیاج دارد، جوان دانشجوى ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید، رتبهى بالاترِ جوانید؛ شما فرماندهاى هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بکنید؛ هدفهاى دشمن را کشف بکنید؛ احیاناً به قرارگاههاى دشمن، آنچنانى که خود او نداند، سر بکشید و بر اساس او، طراحى کلان بکنید و در این طراحى کلان، حرکت کنید. در رتبههاى مختلف، فرماندهانِ بالا این نقشها را ایفا میکنند
نکته سوم:
خودتان نقشتان را در جنگ نرم پیدا کنید
حالا شما جوانانى که گفتیم افسران جوان مقابلهى با جنگ نرم هستید، از من نپرسید که نقش ما دانشجویان در تخریب مسجد ضرار کنونى چیست؛ خوب، خودتان بگردید نقش را پیدا کنید. یا مقابلهى با نفاق جدید، یا تعریف عدالت. من اینجا بیایم بنشینم یک بحث فلسفى بکنم، عدالت چند شعبه دارد، چه جورى است. حالا بامزه این است که ایشان میگویند توى یک جمله بیان کنید.
معروف است یک نفرى زمان شیخ انصارى پسرش را آورده بود نجف. دید طلبهها درس میخوانند و ملا میشوند و شیخ انصارى هم خوب، شخص بزرگى بود؛ هوس کرد پسرش را طلبه کند. آمد به پیش شیخ انصارى، گفت شیخنا! این نوجوان را من آوردهام و خواهش میکنم تا فردا که میخواهیم راه بیفتیم برویم، شما او را فقیه کنید